بی کلک!

از اون روزا که رستم هنوز برام رستم بود

عصای اون گم شده اندازه ی دستم بود

از اون روزا تا امروز یه عمره که میگردم

 دنبال اون کسی که تو اون روزا گم کردم

 

پرنده....پریدن....پرواز.....قفس.....تو.....زنجیر....

هزیان....عشق.......تو.....زندگی....مردن.....پرنده؟؟؟؟

 

من.....شقایق.....شب.....ستاره.....نفرین....

.کاغذ....مرداب....دریا......تو....پرسه....زندان.....گله....

پرنده؟؟؟؟

 

خشک....تلخ.....دل....درخت.....پرنده؟؟؟؟

 

تو.....من.....اسیر.....پرنده؟؟؟؟

....

...

پرنده مردنی نیست

پرنده

پریدنی است!

همین جوری

به ماه شلیک کن اگه به هدف نزنی در بین ستاره ها فرود می آیی

دیوونه خودتی!

 گاهی ما نیازمند بیابانی میشویم !
 بیابانی برای فریاد کشیدن
 با تمام وجود ...
 همانجا که انسانی نیست برای خیره شدن به تو
 و خودت را فریب بدهی به این امید که فقط او صدایت را می شنود
 و آنقدر فریاد بزنی که دیگر نای حرف زدن نداشته باشی ...
 گاهی ما نیازمند بیابانی میشویم
 برای آنکه در آغوشش دراز بکشیم و در آسمانش رقص ستاره ها را ببینیم
 و ماه  را  که به تو خیره شده
 ولی تا نزدیکترین بیابان نزیک خانه هامان  ...  راه درازیست
 شاید ... شاید باید نگاههای خیره ی مردم را به جان خرید
 وقتی فریاد می کشی و آنها خیال می کنند دیوانه ای !

کنکور!!!

اینم از کنکور من بلاخره تموم شد

آخییییییییییییییییییییییییییییی

حیف!!!

زندگی مثل پیانو است ، دکمه های سیاه برای غم ها و دکمه های سفید برای شادی ها . اما زمانی میتوان آهنگ زیبایی نواخت که دکمه های سفید و سیاه را با هم فشار دهی

ضد حال!

اینم ضد حال امشب

چرا آلمان باخت؟؟؟؟

همیشه باید مارو ضایع کنی با هر کی شرط می بندیم

اما من هنوزم آلمانیمرو؟؟؟؟

آره رومم زیاده

 

وای خدا .

بازم قاط زدم

اینم از ما

آخه من آبروی تورم بردم.

چه جوری به همه می گی من و آفریدی؟؟

شرمندتم با تاکسی دمت گرم خیلی با جنبه ای

ناله ز درد هجران ، وای از غم جدائی

فکر وداع باید ، از روز آشنایی ...

وای از شب فراق و اندوه بی تو ماندن

دل کندن از تو دلبر ، دارد چه ماجرایی

ای نازنین گل من ، گفتی بمانم اما

با دیدن تو گردد مرغ دلم هوایی .....

گر شام هجر و دوری ، هرگز سحر ندارد

ماه تو در شب دل ، دارد چه ماجرایی .....